skip to Main Content
۰۲۱-۴۴۲۶۹۶۵۶
نابردبـاری و کم تحملـی در اعتیاد

نابردبـاری و کم تحملـی در اعتیاد

نابردبـاری و کم تحملـی در اعتیاد

آگاهی و درک عمیق از بیماری اعتیاد می‌تواند نحوه‌‌‌‌ی بینش ما را نسبت به اعتیاد و شخص معتاد، دگرگون کند؛ عطش برای آزادی خواننده را با معمای اعتیاد، افکار و رفتار شخص معتاد از دیدگاه روان‌شناختی آشنا می‌کند. نویسنده (فروهر. ت) که خود از رهایی یافتگان اعتیاد است اعتقاد دارد که بیشترین نقش بهبودی را خود معتادان رها شده از اسارت اعتیاد به عهده دارند؛ زیرا آنان سرمشق‌هایی هستند که می‌توانند با تجربه‌هایشان عطش برای آزادی را در سایر معتادان اسیر در چنگال اعتیاد به وجود آورند.

نابردباری نیز همتراز گرایش و انگیزه آنی، در شخصیت معتادان جای خاصی دارد. صبر، بردباری، پذیرش و تحمل برای معتادان غریبه است.
معتادی که چند روز است سیگار یا مشروب و یا هرویین را به‌قول خودش ترک کرده است،‌ تحمل دیدن کسی را که سیگار بکشد یا مست و نشئه باشد، ندارد. در موقع مصرف نیز تحمل کسانی‌که مصرف نمی‌کنند برای این فرد مشکل است. این یک واقعیت پذیرفته شده در روان‌شناسی است، کسی‌که نقص بزرگی دارد، طبعاً و به‌طور اتوماتیک سعی در منحرف کردن توجه دیگران از تمرکز بر روی ضعف خود می‌کند.
بنابراین معتاد، اکثراً اسیر افکار غیر قابل انعطاف خود بوده و نگرش و تلقی او درمورد دیگران، در حالتی نابردبار و ناپذیرا قراردارد. او به حدی نسبت به نقص‌های خود حساس است که ناخودآگاه در دیگران به‌دنبال همان نقص‌ها می‌گردد تا آنان را محکوم کند.

او از نقص‌های شخصیت خود به‌شدت رنج می‌برد، اما از آن‌جا که این نقص‌ها ابزارهای زندگی او هستند و برای تنازع بقا به آن‌ها نیازمند است، بنابراین کشمکش‌ها و تعارض‌های روانی، میان «فراخود» و «خود» در وجودش آغاز می‌گردد. «خود» یا «نفس» فریاد می‌زند من به مواد مخدر نیاز دارم. «فراخود» یا وجدان می‌گوید مواد مخدر به اعتیاد و اعتیاد به زیر پا گذاشتن تمام اصول و تباهی زندگی ختم می‌شود. در این‌جا، سیستم دفاعی انکار با زیر مجموعه خود:

۱ – « دلیل‌تراشی » یا کلاه شرعی
۲ – « توجیه »
۳ – « فرافکنی »

وارد صحنه می‌گردند.

«خود» برای راضی کردن «فراخود»‌ می‌گوید: قبول دارم که اعتیاد چیز بدی است.

«انکار» می‌گوید: اما تو که معتاد نیستی.

نابردبـاری و کم تحملـی در اعتیاد

زیر مجموعه‌ انکار

«توجیه» می‌گوید: آدم باهوش و والایی چون تو مجاز است از تمام موهبت‌های خدادادی بهره‌برداری کند. مواد مخدر هم موهبتی است که تو استحقاق و لیاقت آن را داری.

«دلیل‌‌تراشی» می‌گوید: ببین چقد خسته هستی و چقدر زیر بار تمام فشارهای زندگی آزار می‌شوی، تو انسان حساسی هستی و با افراد عادی و معمولی تفاوت داری، مواد مخدر برای افرادی نظیر تو ساخته شده است.

«فرافکنی» به‌دنبال معتادی که وضعیتش بدتر و بیماری‌اش حادتر است می‌گردد واین دیالوگ روانی را تکمیل کرده و می‌گوید: ببین، معتاد این است، تو که معتاد نیستی.

او همیشه به‌دنبال کسی می‌گردد که با انتقادات بمبارانش کرده و مانند کیسه بکس روانی از او سوء استفاده کند تا شاید بدین وسیله عدم امنیت و احساس گناهی را که باعث عذاب وجدانش می‌شود قدری تسکین دهد.

با تعصب و پیش‌داوری، مذاهب، نژادها، قومیت‌ها، طبقات مختلف اجتماعی، عقاید و فلسفه‌های دیگران را محکوم کرده و آن‌ها را نیز تبدیل به کیسه بوکس روانی جهت تخلیه فشارهای درونی می‌کند.

منبع: کتاب عطش برای آزادی نوشته فوهر توشویقی

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *

Back To Top