ترک اعتیاد و فرهنگ ترک اعتیاد
ترک اعتیاد و فرهنگ ترک اعتیاد
« ترک اعتیاد »؛ این جمله معروف را همه شنیدهاند، تابلوی « ترک اعتیاد » را بارها در خیابان دیدهایم و بحث ترک اعتیاد به دفعات در روزنامهها، رادیو و تلویزیون مطرح شده است. وقتی صحبت از ترک اعتیاد میشود، این ذهنیت در ما بهوجود میآید یا تقویت میشود که اعتیاد مسئلهای جسمی است که میتوان از آن جدا شد، اما آیا این چنین است؟
ما، ترک خانه، خانواده، همسر، ترک کار، مالومنال و غیره را شنیدهایم، ترک دنیا هم شنیدهایم، اما هرگز ترک سرطان، نقرس، آرتروز، ترک فشارخون، مرضقند یا ترک اسکیزوفرنیا نشنیدهایم، زیرا همگی آنها همانند بیماری/ ناخوشی اعتیاد، تابع قوانین و تعاریف بهخصوصی هستند.
فرقی نمیکند افکار و باورهای ما در این کشور، در مورد اعتیاد چیست و از کجا میآید، مهم این است که به اطراف خود نگاهی بیاندازیم و ببینیم آیا این اعتقادات به حل مشکل ما کمکی کردهاند؟ امروزه کلیه متخصصان، سازمانها و انجمنهای دستاندرکار و مطرح در سطح جهانی، معتقدند که:
«اعتیاد یک بیماری مزمن، پیشرونده، لاعلاج و کشنده است که جسم، فکر، احساسات و عواطف، معنویات، روحانیات و روابط را در بر میگیرد».
یکی از گمراه کنندهترین توهمات مشترکی که اکثریت قریب به اتفاق افراد جامعه، حتی متخصصان و کارشناسان با معتادان دارند، توهم « ترک اعتیاد » است. این توهم، همگی ما را در مسیری قرار میدهد که کاملاً جهت مخالف راهحل این معضل بزرگ اجتماعی است و باعث میشود که معتاد در جستجوی سراب « ترک اعتیاد » روز به روز بیشتر در قعر منجلاب این بیماری فرو رود.
همه معتادان گه گاه به دلایل مختلف سعی میکنند از کار خود دست بردارند، اما آنان در فکر « ترک اعتیاد » هستند نه «ترک مواد مخدر». در حالی که اعتیاد، خصوصاً اعتیاد مزمن، ترک کردنی نیست.
متأسفانه باورهای ما، بهخصوص نظرات و گفتههای متخصصان و کارشناسان که به نوبه خود صحبت از « ترک اعتیاد » میکنند، توهمی را که معتادان در این مورد دارند، تقویت میکند و بر آن صحه میگذارد. این باورها باعث میشود معتادانی که در زندانها به مدت طولانی از مواد مخدر دور بودهاند، یا آنان که در مراکز بازپروری و یا به هر شکل دیگری سمزدایی کردهاند و دیگر از نظر جسمی نیاز به مصرف را از دست داده و سلامت جسم خود را بهدست آوردهاند، با این خیال باطل که « ترک اعتیاد » کردهاند و حالشان خوب شده است، پس از یک بار مصرف، مجدداً بیماریشان از حالت غیر فعال خارج شده و بهصورت فعال، دوباره آنان را در چنگال خود اسیر میکند.
اگر معتادان، متخصصان، کارشناسان و مردم به این نکته مهم و حیاتی توجه کنند که اعتیاد ترک کردنی نیست، اما مواد مخدر ترک کردنی است، قدم بسیار بزرگی در راه توهمزدایی در فرهنگ اعتیاد برداشته شده است.
یکی از باورهای نادرستی که باعث میشود بعضی از معتادان، همچنان در اسارت این ناخوشی باقی بمانند، این تصور است که هر وقت بخواهند میتوانند ترک کنند. در حالی که اگر ما بپذیریم اعتیاد یک ناخوشی بغرنج مزمن و پیشرونده است ویک فرد مبتلا به اعتیاد، همیشه، حتی در مواقعی که هیچگونه مواد مخدری مصرف نمیکند، این بیماری را بهصورت غیر فعال درخود دارد و یک بار مصرف، مجدداً بیماری او را فوراً یا در مدت زمان کوتاهی فعال میکند، در راه حل مسئله اعتیاد، قدمی بسیار سرنوشت ساز و حیاتی برداشتهایم.
با پیشرفتهای علم روانشناسی، ما اکنون بهخوبی میدانیم که دید و زمینه ذهنی ما نقش بسیار مهمی در چگونگی برخورد ما با مسائل و در نتیجه حل کردن یا برعکس بغرنجتر کردن آنها ایفا میکند. ذهینت و دید ما در مورد اعتیاد و معتاد، ذهنیتی است که پنجاه، شصت سال پیش در کشورهای غربی وجود داشته است.
منبع: کتاب عطش برای آزادی نوشته فروهر تشویقی