رابطهی میان بهداشت روان و حسهای متعالی ایمانمداری
رابطهی میان بهداشت روان و حسهای متعالی ایمانمداری
تعریف بهداشت روانی
بهداشت پیکری واحد و کلیتی تفکیکناپذیر است. بهداشت جسم، روان و اجتماع ابعاد مختلف این کلیت هستند که تاثیر متقابل بر یکدیگر دارند و تنها برای مطالعه و پژوهش بصورت مجازی قابل تفکیک هستند. در این بین تعریفی که از بهداشت روانی داریم عبارت است از: پیشگیری از اختلالات روانی و ارتقای سطح سلامت در ابعاد روانی و اجتماعی.
تعریف ایمانمداری
ایمانمداری- اعتقاد به نیروی مافوق – که از مصادیق عینی(Objective) آن، وجود نظم نامرئی بین پدیدهها (Phenomen) و امور واقع Fact)) است. ایمان مداری کارکردهای بسیاری دارد که یکی از با اهمیت ترین آنها، هماهنگی و تطبیق (adapt) با نظم موجود است. ابزاری که برای دستیابی به این مهم بکار میرود در قالب نیایش، دعا و انجام مراسم عبادی عینیت مییابد.
در نگاه نخست کارکرد مستقیم ایمان مداری ظاهر شدن در نقش یک منبع بزرگ حمایت عاطفی است. فردی با این ویژگی، پشتوانهی قوی عاطفی در خود احساس میکند که در رویارویی با مسائل بهرهی کافی از آن میبرد. ضمن اینکه از نقطه نظر ابزاری، ایمان مداری مبتنی بر رویکردی است که از دگماتیسم گریزان است و دروازههای پذیرش را دراندیشهی فرد میگشاید. در این حالت، فرد آمادگی تغییرات مثبت را در اعمال، رفتار و افکار خود احساس میکند.
اساساً رفتارهای نشأت گرفته از حسهای ایمان مداری، دو مولفه کلی دارد: الف: ایجاد ارزشهای کارا و مثبت و ب: خلق نکات معنیدار زندگی.
واقعیت آن است که ویژگی ایمان مداری درحوزهی ادراک برتر معنا مییابد. فردی که دادههای بیرونی را با مهارتهای خاص ذهنی و عملکردی در زمینهی ادراک برتر جای میدهد، بالطبع خروجیهای معنیداری نیز از آنها استیفاد مینماید. هر چه دادهها بیشتر از این مجرا عبور نمایند ارزشها ملموستر و نکات، معنیدارتر خواهند شد. لذا رابطهی مثبتی بین شکل گیری مولفههای حس ایمانمداری و کارکردی آن وجود دارد.
آرامش درونی همواره به عنوان یک عامل انگیزشی و پاداشی در تداوم حس ایمانمداری موثر است. هر چه اتکا به این حس بیشتر میشود، آرامش درونی افزون شده و در نتیجه پاداش دریافت شده فرد را برای اتکا با این حس راغبتر مینماید، به گونهای که نگرشی جامع درهمهی ابعاد و زمینههای رفتاری به فرد عطا میکند.
ایمانمداری این توانایی را در فرد ایجاد مینماید که با ابزاری مناسب با موفقیتهای ناخواسته روبرو شود و در نتیجه از میزان اضطراب ناشی از ناشناخته بودن آن موفقیتها بکاهد. آنهایی که به این ابزار مجهزند در ابعاد درونی توانایی کنترل استرسهای هیجانی و ناراحتیهای جسمانی را در حد بالا دارند.
در اینجا مفاهیمی انتزاعی همچون توکل، عبادت و خدا معنا مییابند و بسته به جامعیت معنا در اندیشهی فرد، گسترهی خاصی را دربر میگیرند.
افرادی که حس ایمانمداری، ویژگی مشخص و محرز شخصیتی آنها است اصطلاحاً مومن خوانده شده و همواره گزینهی اتکا و توسل به نیروی مافوق در افکارشان، از عناصر بی بدیل و تغییر ناپذیر است. نزد این افراد، باور ایمانمداری در فرآیند مقابله موثر بوده و مشخصاً در فعالیتهایشان نمود دارد.
داشتن معنا و هدف درزندگی، احساس تعلق داشتن به منبعی والا و امیدواری به کمک و یاری نیروی مافوق از مزایای برخورداری از حس ایمانمداری است.
پژوهشهای انجام شده:
اندیشمندان بسیاری بر بررسی رابطه میان احساس ایمانمداری و بهداشت روانی اهتمام ورزیدهاند. به عنوان نمونه “وتیر” و همکاران وی طی تحقیقی به این نتیجه رسیدهاند که ۶۰ درصد متغیرهای سلامت روانی افراد بالغ، با باورهای ایمانمداری تعیین میشود. “ویلتنر و کریدر” با پژوهش روی ۱۶۵۰ نفر با میانگین سنی ۵۰سال ، به این نکته رسیدهاند که نگرشهای ایمانمداری با سلامت روانی رابطهی مثبتی دارد. در پژوهشی دیگر که توسط سپیکا و همکارانش انجام دادهاند با ۳۶ مطالعهی تجربی به دو یافتهی متقن رسیدهاند: اول آنکه افرادی که به زندگی پس از مرگ اعتقاد راسخ داشتند با ترس کمتری با پدیدهی مرگ روبرو شدهاند. یافتهی دوم که مهمتر بوده به آن عدهای مربوط است که نمرهی بالاتری درشاخص ایمانمداری کسب کردهاند. اینان ترس کمتری نسبت به رویارویی با مرگ داشتهاند.
در تحقیق دیگر، “هانت” سازگاری زناشویی ۶۴ زوج را بررسی و به این نتیجه رسیده است که ایمانمداری به طور مثبت با سازگاری زناشویی، خوشحالی و رضایت زناشویی بالاتر ارتباط دارد. به عبارتی ایمانمداری عامل بازدارندهی مهمی در ایجاد عوامل جدایی ساز است. علاوه بر اینکه افرادی که همیشه از مقابلههای ایمانمداری استفاده میکنند نسبت به افرادی که کمتر از این مقابلهها بهره میگیرند، در۹ شاخص از ۱۲شاخص سلامت روانشناختی، نمرات بالاتری کسب میکنند.
در پژوهش مکین تاش روی ۱۲۴ نفر از والدینی که کودک خود را در اثر سندرم مرگ ناگهانی از دست داده بودند، مشخص شد ایمانمداری با تلقی معناداری مرگ در نزد والدین ارتباط مستقیمی دارد. در این حالت، شاخصهای ایمانمداری به والدین کمک میکند تا طی ۱۸ماه بعد از مرگ کودکانشان ناراحتی خود را کاهش دهند.
نتایج پذیرش اصل ایمانمداری:
بدون شک توجه به کنترل و مراقبت ممتد از اعمال و رفتار آدمی توسط یک نیروی مافوق، که به صورت یک امر درونی در آمده موجب دقت در وضع فرد و جلوگیری از اعمال ضد اجتماعی میگردد. در این راستا تلقی اعمال انسان و کارهای او به عنوان یک آزمایش روحانیمدار، میتواند فرد را ضمن کنترل اعمال خود به فعالیتهای مفید بیشتری وادار نماید.
با این رویکرد، حوادث، بلایا و مصیبتهای مختلف را میتوان توجیه نمود و فرد واجد این حس را به این واقعیت آگاه نمود که این حوادث تنها با اراده خداوند به وقوع پیوستهاند و در صورت صبر و شکیبایی، پاداش غیر قابل تصور دریافت خواهند نمود و همهی این نکات برای افزایش سطح انرژی روانی فرد خواهد بود.
از سوی دیگر توجه به اراده نیروی مافوق و تشدید حس ایمانمداری و این واقعیت که نقشههای انسان، صدرصد پیاده نخواهد شد؛ در صورت مواجه شدن با شکست، موجب آرامش خاطر و جلوگیری از حالت اضطراب، حالات تهاجمی و خودکشی خواهد گردید.
کارکرد عمدهی این نگرش بر این پیش فرض مبتنی است که از طریق ایجاد توکل و پذیرش وکالت و سرپرستی نیروی مافوق در امور، میتوان فرد را به داشتن حامی و پشتیبانی قوی توجه داد. البته این برداشت در صورتی صحیح است که فرد در مسیر رشد، حرکت و به مقتضای آن عمل نماید و نباید به صورت سرپوشی برای پوشاندن اعمال مخرب و سهل انگاریهای او مورد استفاده قرار گیرد.