skip to Main Content
۰۲۱-۴۴۲۶۹۶۵۶
خانواده سالم و خانواده ناسالم

خانواده سالم و خانواده ناسالم

خانواده سالم و خانواده ناسالم

خانواده سالم و خانواده ناسالم: بسیاری از کسانیکه سرپرست یا عضو خانواده آشفته وناسالمی هستند، نظرکاملا متفاوتی درباره خانواده‌شان دارند. آنها فکر می‌کنند خانواده‌ای طبیعی، خوب و کارآمد دارند.

به راستی وقتی واِژه طبیعی (یا هنجار و معمولی) بکاربرده می‌شود و برای مثال گفته می شود
«خانواده ی طبیعی» منظورچیست‌؟ آیا طبیعی بودن به معنای سالم بودن است؟
اغلب ازروی عادت «طبیعی بودن» برای توصیف وضعیت هایی که عمومیت دارند و همگانی هستند ، بکار برده می‌شود.

برای مثال: درجامعه ای که خانواده‌ها از تنبیه بدنی برای کنترل رفتار اعضاء خود استفاده می‌کنند، کتک زدن عملی طبیعی است چرا که درخانواده آن جامعه ، تنبیه بدنی عمومی و همگانی است ، همچنین در جوامعی که خانواده‌ها به دختران خود اجازه تحصیل نمی‌دهند‌، بی‌سواد نگاه داشتن دختران از نظر مردم ان جامعه عملی طبیعی است.

اینهاخانواده‌های خودرا «خانواده های طبیعی» می‌انگارند ولی آیا این خانواده‌ها، «خانواده‌های سالمی» هستند؟

همینطور استفاده از واِژه‌های خوب و کارآمد برای توصیف خانواده‌هایی که به نظر، سرپرست و ا عضاء آنها وظایف خود را نیز انجام می‌دهند، نمی‌تواند به معنی سالم بودن ان خانواده‌ها باشد.

وقتی می گوییم خانواده ی خوب وکارایی داریم اغلب منظور این است که: ما همیشه جایی برای خوابیدن، سقفی روی سر و غذایی برای خوردن داشته‌ایم، مدرسه رفته یا می‌رویم و در فرصت‌های خاصی در کنار والدین خود بوده‌ایم.

بدون شک، وجود چنین شرایطی در خانواده ضروری است؛ اما برای یک خانواده سالم این شرایط کافی نیست.
خانواده سالم نیازهایی فراتر ازمسکن، غذا، مدرسه و امنیت جسمی وجنسی اعضاء خود را براورده می‌سازد.

اعضاء خانواده بخصوص کودکان به نوازش، آغوش گرفتن، شنیده شدن ومورد توجه قرارگرفتن نیز نیاز دارند.

ما احساس‌هایی داریم که لازم است به آنها اجازه داده شود تا ابراز شده و پذیرفته شوند، چیزهایی را از دست داده و می‌دهیم که نیاز داریم برای آنها سوگواری کنیم .ما به صداقت نیاز داریم تا بتوانیم خود حقیقی‌مان را اشکارکنیم و خلاقانه، زندگی معنوی داشته باشیم.

بنابراین واژه‌ها ی (طبیعی وخوب) که از روی عادت استفاده می‌شوند، نمی‌توانند بیانگر سلامت خانواده باشند. از این رو مناسب‌تر است برای توصیف خانواده از واژه‌های «سالم یا ناسالم» استفاده کنیم.

خانواده سالم و خانواده ناسالم | جمعیت خیریه تولد دوباره

خانواده ناسالم:

خانواده ی ناسالم آن خانواده ای نیست که آشکارا غیرطبیعی، بد و ناکارآمد باشد. بلکه برعکس خانواده‌های ناسالم اغلب طبیعی وخوب به نظر می‌رسند. این خانواده‌ها درظاهر خود راخوب جلوه می‌دهند.

آنها برای تظاهر، دروغ و فریب کاری که از آن باعنوان «زرنگی» یاد می کنند بیشتر از صداقت، ارزش قایل می‌شوند . بددهنی، پرخاشگری، تنبیه و سرزنش در این خانواده‌ها عادی است. آنها به داشتن و بدست آوردن و بطورکلی به جذب و تصاحب بی قید و شرط هر آنچه در دنیای بیرون از خود فرد است اصرار می‌روزند.

بیشتر از بودن و همانی که در واقع هستند اهمیت می‌دهند. فرزندان و اعضاء چنین خانواده ‌هایی به لحاظ جسمی به شکل بزرگسالانی در می‌آیند که فقط، نقش آدم بزرگ را بازی می‌کنند، بدون ینکه از درون رشد کرده و بزرگ شده باشند.

بنابراین آنها «کودکان بزرگسال» و به عبارتی «هم وابسته» می‌شوند. یعنی کسانیکه از درون احساس خلاء و پوچی می‌کنند و به سختی در تلاشند این خلاء را به طریقی ناسالم پر کنند.

معمولا در خانواده‌های ناسالم که والدین وسرپرست خانواده، خود کودکان بزرگسال خانواده‌های ناسالم هستند، قوانین تقریبا پنهان و ناگفته‌ای به اجرا در می‌آیند که بیشتر در خدمت برآورده ساختن نیازهای ارضاء نشده والدین است تا فرزندان آنها.

برخی از شایعترین قوانین فوق عبارتند از:

  • احساسات خودرا نباید ابراز کنید . بروز احساساتی ازقبیل شادی وشعف ، ارامش،رنج،نشاط ولذت، حسادت، غرور، ترس، شهامت، عشق و تنفر در این خانواده ها ممنوع است . تنها احساساتی که در خانواده ی ناسالم اجازه بروز دارند غم وعصبانیت یا پرخاشگری است.
  • مطابق گفته های ما (والدین یا سرپرست خانواده) رفتارکنید نه مطابق رفتارما . به عبارتی بااین قانون چنین پیامی به اعضاء خانواده داده می شود: اگرما دروغ می گوییم شما نگویید .دروغ خوب نیست!
  • باید کامل وبی عیب و نقص بود . در خانواده ی ناسالم کمال،دست یافتنی است و اشتباه نابخشودنی. بنابراین کودکان برای جلب حمایت، دریافت توجه وتایید، درحدکمال تلاش می کنند ، تلاشی که برای انها جز رنج، نا امیدی و شکست چیزی به همراه ندارند. در نتیجه با هر اشتباه وشکستی سراسروجود انهارا احساس گناه و بی ارزشی فرا می گیرد.
  • خودخواه نباشد: یعنی خودت نباش ، خودی باش که ما و دیگران می خواهیم ان وقت ما شمارا به عشق مشروط و تایید خود، پاداش می دهیم.

به عبارتی دیگرخانواده ناسالم با قانون خودخواه نباش، به اعضاء خانواده یاد می‌دهد که نیازهایشان را بطور مستقیم و درخواست صادقانه مطرح نکنند؛ بلکه بطور غیرمستقیم و با مراقبت کردن از دیگران و برآوردن نیازهای آنها، به نیازهای خودپاسخ دهند . عجیب اینکه چنین افرادی در بزرگسالی قادر به بخشیدن نیستند و واقعا خودخواه خواهند شد.

  • باید به قوانین خانواده وفاداربود ودرباره مشکلات خانواده هرگز با کسی گفتگو نکرد. این نوعی انکار است که خانواده ناسالم آن را بکار می‌برد تا اعضاء با حقایق مربوط به فقدان صمیمیت و شادی در خانواده مواجه نشوند و خانواده ناسالم بتواند به اصطلاح بطور «طبیعی» به بقاءخود ادامه دهد.

قوانین دیگری هم وجود دارد از قبیل، همیشه خودت را خوب جلوه بده ، حق با ماست و دیگران همیشه اشتباه می‌کنند، زیادی سوال نکن و….

نتیجه :

رشدکردن و بزرگ شدن در خانواده ی ناسالم تقریباسه نوع احساس را در ما پایدار می‌سازد: ترس، خجالت و ناامنی.
حتی پس از ترک خانواده جدید ،ما این احساس‌ها را با خودخواهیم داشت. چرا که تنها احساس‌هایی هستند که
ما یاد گرفته‌ایم. چنین وضعیتی بستر پیدایش انواع مشکلات واختلالات رفتاری،ر وانی و روحی را فراهم خواهدساخت.

خانواده سالم

خانواده سالم خانواده‌ای است که بطور بنیادین ازسلامت و ارامش روانی و معنوی هریک ازاعضاء خانواده حمایت می‌کند.

  • درخانواده سالم فضای مقتدرانه ای وجود دارد اما این اقتدار انعطاف پذیر نیز هست بدین معنی که قبل از اینکه تصمیمی گرفته شود که برتمامی اعضاء خانواده تاثیر گذارباشد نظر دیگران شنیده می شود و هرعضو احساس خود راکه برتصمیم گیری تاثیرگذاراست بیان می کند.
  • درخانواده ی سالم برای هرعضو خانواده فرصت مناسبی وجود دارد که بتواند با دیگران دورهم جمع شوند و زمانی را با یکدیگر سپری کنند . اعضاء خانواده با مشارکت در این لحظه ها ، احساس می کنند عضو خاص و پذیرفته شده ی خانواده هستند.

البته فقط باهم بودن ان زمان نیست بلکه والدین وفرزندان در ان لحظه ها به تبادل فکرها ، احساس ها وعقاید خود می پردازند.

  • درچنین خانواده هایی به فعالیت های تفریحی شادی بخش، بازی وسرگرمی، به اندازه فعالیت های مسئولانه ای از قبیل امور روزمره خانه داری ، وظایف خانوادگی،کارهای مدرسه و مشاغل ارج از خانه ، اهمیت وارزش داده می شود.
  • خانواده ی سالم احساس ها یکدیگر را می پذیرند ونه تنها اجازه می دهند که این احساس ها ابراز شوند بلکه یکدیگر را تشویق می کنند تا افزون بر بروز احساس ها ، نشان داده شوند . بروز این احساس ها فقط محدود به کلام و صحبت کردن درباره انها نیست. بلکه خانواده ، پذیرای احساس هایی مانند گریه کردن ،در اغوش گرفتن یاحتی فریاد اعتراض سردادن نیز هست.
  • درخانواده ی سالم احساسات رنج اور ازقبیل خشم ، غم ، تنفرو. ..برای مدت طولانی دوام نمی یابند . اگرچه اعضاءخانواده تشویق می شوند که احساسات درجهت کارکردن برروی احساس های مزبور ورهایی از ان هاست.
    این بدین معنی است که انها برای مثال ضمن اینکه می اموزند خشم خود را به شکل مناسب ابراز نمایند ، بخشیدن را هم یاد می گیرند.
  • در خانواده های سالم برای براوردن نیازهایی از قبیل مورد تایید واقع شدن ، جلب توجه و محبت ، صمیمیت و..از امکانات مادی استفاده نمی شود ، از طرفی کمبود امکانات مادی مانع جدی برای براوردن نیازهای معنوی نیز محسوب نمی شود.
  • افراد در خانواده ی سالم به شکل اشکار و صادقانه ای با یکدیگر در ارتباط هستند ، دروغ و پنهان کاری در روابط انها جایی ندارد ، فرزندان، فرزندان یا اعضاء خانواده یاد می گیرندکه حقیقت را بگویند، بدون توجه به اینکه راستگویی تا چه اندازه ممکن است برای انهادردناک ودردسر افرین باشد.
  • معمولا درخانواده ها موارد حساسیت برانگیزی وجود دارد که حرف زدن درباره آنها بسیار مهم است . در خانواده‌های سالم با اعضاء ، به روشنی در این خصوص صحبت می شود حتی اگر مطرح کردن انها برایشان دشوار باشد. مواردی ازقبیل: وضعیت مالی خانواده، بی‌کاری و از دست دادن شغل، سوابق جزایی، خاطرات لطیف وشیرین، مسایل جنسی، وجود بیماری مزمن، مرگ یا نقص عضو اطرافیان و…
  • خانواده ی سالم خود را به مانند گروهی از افراد می بیند که لازم است اعضاء ان برای زندگی و رشدی موثر و مفید همانند مجموعه ای واحد با یکدیگر همکاری کنند.
  • درخانواده ی سالم به هریک از اعضاء امکان رشد و بالندگی داده می شود . بنابراین تا حد امکان شرایط مادی و وسایل رفاهی هر عضو خانواده در فضایی ازتشویق ، حمایت ، عشق ومحبت که لازمه رشد موفقیت هستند فراهم می شود وجالب اینکه اعضاء خانواده این((تاحدامکان))را درک می کنند و بیش از توان مالی خانواده انتظاری ندارند.

نتیجه: اگر بعداز مطالعه این مطالب در بکارگیری واژه‌های طبیعی‌، خوب و کارآمد برای توصیف خانواده‌تان دچار تردید شده‌اید نگران نباشید. به سرزنش و انتقاد از خانواده ناسالم نیازی نیست. اگر تمایل دارید خانواده خود را به منظور کمک به آنها تغییر دهید، لازم است بدانید شما فقط و فقط با ایجاد تغییر در خود، می توانید امکان تغییر خانواده خویش را فراهم آورید.

منبع: دوره آموزش مددیاری اعتیاد و خانواده جمعیت تولد دوباره

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *

Back To Top